در نیمویژهنامهی سینمای جهانِ چهلمین شمارهی فصلنامهی سینما و ادبیات، که به سینمای رابرت آلتمن اختصاص داده شده، نقدِ مَنی فاربر بر نَشویل را، به ترجمهی سعیده طاهری و بابک کریمی، خواهید خواند.
اما در سومین پروندهی بخشِ فیلمها و احساسها به سینماگری آوانگارد و
تجربی به نام فیلیپ
گراندریو پرداختهایم؛ فیلمسازی که با خلاقیتِ مثالزدنیاش در خلق تصاویر بدیع
در دلِ روایتهای آشوبآفرین، در پی
ارائهی سینمایی نو است؛ سینمایی که راههای تازهایی را پیش میکشد و افقهای
سینما را میگسترد. این پرونده، شروع سری پروندههایی خواهد بود که بر سینماگران
مهم و تأثیرگذار معاصر فرانسه، تمرکز خواهد کرد؛ سینمای کسانی که خلاء بررسی آنها
در ادبیات سینمایی ایران مشهود است.
در مقدمهی این پرونده اینطور آمده:
در مقدمهی این پرونده اینطور آمده:
پروندهای برای سینمای فیلیپ گراندریو1: سینمای معاصر فرانسه، بررسی و تحلیل آن،
یکی از دغدغههای فیلمها و احساسهاست (این مهم از کجا نشأت میگیرد؟ از پویایی
سینمای این کشور. اما برای اثبات چنین پاسخی راهی طولانی پیشِ روست). در یکی دو
مجلهی دیگر و در شمارههای پیشین همین مجله، جسته و گریخته، به سینماگرانی همچون
برونو دومُن، فیلیپ گراندریو و لئوس کاراکس پرداخته بودیم2، اما، به
طور تحلیلی و در پروندههایی منسجم، این روند پرداختن به سینماگران شاخص و بدعتگذارِ
فرانسهی معاصر را، ادامه خواهیم داد. بدیهی است که هر روند فکریای که ایدههایش
برخاسته از طیف وسیعی از اطلاعات نباشد میتواند مخاطب را، دربارهی هر جریان یا
رویداد سینمایی و سینمای هر کشوری، به بیراه بکشاند. سؤال اینجاست: ما از سینمای
فرانسهی امروز، جدای از آنچه در جشنوارههای شاخصِ این کشور میگذرد، چه میدانیم؟
از متفکرین سینمایی و جریانهای نقادی معاصرِ آنها چطور، چقدر به آنها دسترسی
داریم و چقدر با آنها آشناییم؟ وقتی از این کلیت، از «سینمای فرانسه» (یا سینمای
هر کشور دیگری) سخن میگوییم، به چه میزان تحقیق و مطالعهی خود دربارهی این کلِ
گسترده اطمینان کردهایم که گاهی حکم صادر میکنیم و آن را یکسره باارزش یا بیارزش
میشماریم؟
پیشنهاد ما در این شمارهی فیلمها و احساسها
این است: مواجههای بیپیشزمینه با فیلمهای فیلمسازی به نامِ فیلیپ گراندریو.
او که با همان ثانیههای آغازین فیلمهایش ما را به جایی میبرد که هیچگاه تجربهی
بودن در آن را از سر نگذراندهایم. جدای آنکه سینمای گراندریو را دوست داشته
باشیم یا نه، ما در برخورد با آثار او «نوعی نگاه نو» در سینما را تجربه میکنیم.
گراندریو به ما یادآوری میکند که چطور میتوان کماکان و در همین زمانهی به ظاهر بیرمقِ
سینما، بدعتگذار بود -و ماند- و به طور دائم مسیرهای جدیدی را پیش و به ساحتهای
دستنخوردهی سینما سَرَک کشید (پروندهی اولِ فیلمها و احساسها به سینمای
یوناس مِکاس اختصاص داشت. فیلمسازی که در کارنامهی فیلمسازیاش و از مقطعی به
بعد، دستور زبانی جدید را با فیلم-خاطراتش پیش کشید. مَنی فاربرِ منتقد/نقاش هم، که پروندهی دوم فیلمها و احساسها
به او میپرداخت، مواجههای یکسر بدیع و خلاقانه با سینما را در عمل نقد مطرح میکرد.
حال و در پروندهی سوم و همچون پروندهی اول، سینمای سینماگری بررسی خواهد شد که
نوعِ رادیکال-تجربیای از سینما را مطرح میکند که سخت بدعتگذار مینماید.
بنابراین، طرحِ مباحث تئوریک در این روند همیشگی بوده است).
فیلیپ گراندریو متولد 1954 میلادی در شهرِ سنت-اِتییِن کشورِ فرانسه است. او کارگردان چندین و چند مستند-مقاله، اثر
تلویزیونی، ویدئو، اینستالیشن، پرفورمنس و سه فیلم بلند روایی است. تمرکز ما در این پرونده
بر همین سه فیلم و مشخصا فیلمِ دوم (به دلیل میزان اهمیت آن نسبت به باقی فیلمهای
گراندریو) است: تیره3، زندگی نو4 و دریاچه5.
سینمای گراندریو با نامهایی که در ادامه آمده، دارای پیوندی عمیق است و میتوان
برای درک بهتر سینمای چندلایه و پیچیدهی او، مدام به آنها رجوع کرد: اسپینوزا،
نیچه، دُلوز، فوکو، ساد، (فرانسیس) بیکن، اپشتاین، مورنائو، برَکیج، تارکوفسکی،
کاساوتیس، فاسبیندر، اشتراب و اولیه، گرل و سینماگران دیگری در گرایش تجربی و
آوانگارد.
-----------------------------------------------
پینوشتها:
1 Philippe Grandrieux
2 در شمارهی آبان 1391 مجلهی سینما-چشم
پروندهای دربارهی برونو دومُن کار شد. و در ادامهی آن، در شمارهی پاییز 1392
مجلهی مشقهنر نیز، بارِ دیگر سینمای برونو دومُن بررسی شد. نوشتهی کوتاهی در
معرفیِ ورایِ شیطان در شمارهی خرداد 1391 مجلهی همشهری 24 و همینطور در
مقالهای با عنوانِ جستاری در صُور دیگر: مروری بر سینمایِ رادیکالِ دو سالِ اخیر، با نظر به ۵ فیلم که در شمارهی سیوششم مجلهی سینما و ادبیات چاپ شد به فیلمِ
اخیر، شاید آن
زیبایی باشد که عزمِ ما را راسختر کرده است - ماسائو آداچیِ فیلیپ گراندریو و هولی موتورزِ لئوس کاراکس پرداخته شد.
3 Sombre
مطالبِ پروندهی سینمای گراندریو به شرح زیر است:
1- شبِ تَن/ گفتگویی با فیلیپ گراندریو/ نیکول برُنه/ مترجمان:
مهدی جمشیدی و بابک کریمی
2- بدنهای احیاشده/ نویسنده: ریموند بلور/ مترجم: مسعود منصوری
3- زندگی نو/ نامهنگاریها/ فیلیپ گراندریو و
اریک وییَر/ مترجم: محمدرضا شیخی
4- شکوهِ تاریکی/ نگاهی به سینمای فیلیپ گراندریو، با تمرکز
بر دریاچه/ بابک کریمی
در بخشِ ادبیات این شماره پروندهای در سه بخشِ نقد، مصاحبه با نویسنده و ترجمهی داستان به جویس کرول اوتس اختصاص داده شده که خواندنش را به شما توصیه میکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر