سهمِ کوچک من در اولین پروندهی بخشِ تازهی نقطه پیوند ادبیات و سینما، که به همت نزهت بادی در ماهنامهی فیلمنگار دایر شده، مقالهایست با عنوانِ «جنونِ نوشتن، و تصاویری که نقش میبندد از آن: نقشِ مکان در آثار دوراس».
از متن: «مقالهی پیشِ روی شما، نقشِ مکان در آثاری از مارگریت دوراس را، بدون آنکه ادعای جامعیت داشته باشد، میکاود. این مهم در سه قسمت پی گرفته میشود؛ ابتدا از آثار نوشتاری دوراس و –غالبا- با رعایت توالی تاریخی نوشتهشدنشان، از انواع قالبهای که او در آنها قلم زده، خواه رمان باشد، خواه فیلمنامه یا گونههای دیگری از ادبیات، شروع میکنیم و با ذکر نمونههایی از این متون، اهمیت مکان در آنها را، به ورطهی بررسی میکشانیم و در خلالِ آن، ریشههای اولین اثر سینمایی نویسنده در مقام فیلمنامهنویس، «هیروشیما عشقِ من» را، جستجو میکنیم. پسازآن و در قسمت بعدی، منحصرا به فیلم اخیر خواهیم پرداخت، که در همکاری دوراس با آلن رنهی کارگردان، ساخته شده. و در نهایت، دربارهی چند فیلم دوراس در مقام نویسنده و کارگردان نیز، بهبحث خواهیم نشست.»
از متن: «مقالهی پیشِ روی شما، نقشِ مکان در آثاری از مارگریت دوراس را، بدون آنکه ادعای جامعیت داشته باشد، میکاود. این مهم در سه قسمت پی گرفته میشود؛ ابتدا از آثار نوشتاری دوراس و –غالبا- با رعایت توالی تاریخی نوشتهشدنشان، از انواع قالبهای که او در آنها قلم زده، خواه رمان باشد، خواه فیلمنامه یا گونههای دیگری از ادبیات، شروع میکنیم و با ذکر نمونههایی از این متون، اهمیت مکان در آنها را، به ورطهی بررسی میکشانیم و در خلالِ آن، ریشههای اولین اثر سینمایی نویسنده در مقام فیلمنامهنویس، «هیروشیما عشقِ من» را، جستجو میکنیم. پسازآن و در قسمت بعدی، منحصرا به فیلم اخیر خواهیم پرداخت، که در همکاری دوراس با آلن رنهی کارگردان، ساخته شده. و در نهایت، دربارهی چند فیلم دوراس در مقام نویسنده و کارگردان نیز، بهبحث خواهیم نشست.»
۲ نظر:
محمدرضا:
من هم از اين به بعد اين مجله رو تهيه ميکنم. دست مريزاد. راستي يه پيشنهاد: آلن رب گريه رو هم مد نظر داشته باشيد.
قربانت محمدرضا جان.
خیلی ممنون بابت پیشنهادی که دادی، اتفاقا خودم هم همین مساله رو مطرح کردم، ولی در نهایت باید دید کسانی که مسئول هستند چه تصمیمی خواهند گرفت.
ارسال یک نظر