شمارهی سیوهفتمِ فصلنامهی سینما و ادبیات چاپ شد. بخشِ سینمایِ جهانِ این شماره شاملِ سه قسمت میباشد، که در بخشِ آغازگرِ آن، پروندهای برایِ سینمایِ روبرتو بنینی و مارکو فرری تدارک دیده شده و میتوان مقالهها و ترجمههایی متعددی را در آن مطالعه کرد. اما بخشِ دومِ سینمایِ جهانِ مجله، اختصاص به قسمتِ تازه تاسیس شدهای بهنامِ همین وبلاگ، یعنی فیلمها و احساسها، دارد و دبیریِ آن بر عهدهی بنده میباشد و از این به بعد آنرا در سینما و ادبیات خواهید خواند. در توضیحِ این بخش و پروندهای که برایِ افتتاحِ آن تدارک دیده شده، اینطور آمده:
بابک
کریمی: «فیلمها و احساسها»، بخشِ جدیدی در فصلنامهی
«سینما و ادبیات» و مشخصا در قسمتِ سینمایِ جهانِ آن است که نامش را وامدار نامِ یکی
از کتابهایِ ریموند دورنیاتِ فقید میباشد. این بخش از مجله، رویکردی مشخص را پی
خواهد گرفت؛ «فیلمها و احساسها» قصد دارد بستری برایِ طرح و مباحثه حول آنچه که
در تاریخِ سینما و تاریخِ مطالعات و نقدِ سینمایی درخورِ توجه است و به هر سبب در
متونِ سینماییِ فارسی مهجور یا قدرنادیده مانده، باشد. جریانی سینمایی، سینمایِ یک
فیلمساز، یک تک فیلم، منتقد یا نظریهپردازی سینمایی، بررسیِ مسیر و رویکردِ یک نشریهی
سینمایی و مسائلی همچون بازیگری، فیلمبرداری، فیلمنامهنویسی، صدابرداری و در
کل، هر آنچه که به هنر هفتم مرتبط باشد، میتواند در این بخش گنجانده شود. برای
آغاز کارِ «فیلمها و احساسها»، به زندگی و کارنامهی کاریِ سینماگری پرداختهایم که بررسی خطمشیِ
وی ما را به فاصلهجویی از هر نوع جزماندیشیِ مونولوژیک و برقرایِ تعاملاتِ
دیالوژیک با و پیرامون موضوع سینمایی مورد نظر ترغیب خواهد کرد.
پروندهای برایِ سینمایِ یوناس مِکاس*: ایدهی اولیهی پروندهای
برایِ سینمایِ مِکاس، از پروندهی ژانویهی ۲۰۱۳ مجلهی «سایت اند ساوند» میآید
که به بهانهی ۹۰ ساله شدنِ مِکاس، به او پرداخته بود. اما رویکردی که «سایت اند ساوند»
دنبال کرده بود، با استراتژیای که ما در این پرونده پی گرفتهایم، متفاوت است؛
ریشهی این تفاوت نیز به این مساله برمیگردد که مِکاس در ایران کمتر شناخته شده
و مطالبِ مجلهی انگلیسی برایِ مخاطبِ ناآشنا با سینمایِ او، چندان مفیدِ اثر نخواهد
بود. در پروندهی پیشِ رویِ شما، سعی شده زندگیِ مِکاس، سینمایِ او و همینطور جایگاهش
در تاریخِ سینما ترسیم شود. بیتردید در پروندهای با این حجم نمیتوان به تمامیِ
ابعاد سینماگری چنین بدعتگذار پرداخت؛ او که پدرخواندهی سینمایِ آوانگاردِ
آمریکا لقب گرفته و از سرفصلهای اصلیِ این گرایشِ از سینما به حساب میآید. این
پرونده، میتواند سرآغازِ بحثهایِ انتقادی پیرامون سینمای مِکاس باشد.
-----------------------------------------------
* در تلفظِ لیتوانیایی، Jonas ، یوناس خوانده میشود، ولی انگلیسیزبانان آن را جوناس میخوانند
(حتی خودِ یوناس مِکاس که حالا بیش از شصت سال میشود که در آمریکا ساکن است، در
معرفیِ خودش در ابتدایِ مستندی به نامِ «MOCAtv Presents 'In Focus' - Jonas Mekas»، اسمِ کوچکش را
جوناس تلفظ میکند.
مطالبِ پروندهی مِکاس به شرحِ زیر میباشند:
۱- مقالهی جِنِویو یو دربارهی زندگی و فیلمهای یوناس مِکاس، به ترجمهی مهدی جمشیدی و بابک کریمی.
۲- مصاحبهی برایان اِل.فِرای با یوناس مِکاس، به ترجمهی مهدی جمشیدی و بابک کریمی.
۳- مقالهی بابک کریمی، دربارهی مِکاس و سینمایِ او
۴- مقالهی پاتریس روله دربارهی تمِ غربت در سینمایِ یوناس مِکاس، به ترجمهی محمدرضا شیخی.
۵- مقالهی اُلیویه آسایاس دربارهی سینمایِ آوانگارد و فیلمسازانی همچون مِکاس، وارهول و اَنگر، به ترجمهی مسعود منصوری.
از آنجا که در هر مجلهای فضایِ اختصاصیافته برایِ چنین پروندههایی محدود است، با کمکِ سینا آزری، علی کرباسی، سعیده طاهری، محمدرضا شیخی و کسری کرباسی، دست به گسترشِ این پرونده در اینترنت خواهیم زد و مطالبِ متعددی را بهمرور در اینجا و وبلاگهایِ مترجمین، انتشار خواهیم داد (همینجا از تمامِ کسانی که با شور و استقبال برایِ به سرمنزل رسیدن این پروژه به ما کمک کردند، سپاسگزاری میکنم).
از آنجا که در هر مجلهای فضایِ اختصاصیافته برایِ چنین پروندههایی محدود است، با کمکِ سینا آزری، علی کرباسی، سعیده طاهری، محمدرضا شیخی و کسری کرباسی، دست به گسترشِ این پرونده در اینترنت خواهیم زد و مطالبِ متعددی را بهمرور در اینجا و وبلاگهایِ مترجمین، انتشار خواهیم داد (همینجا از تمامِ کسانی که با شور و استقبال برایِ به سرمنزل رسیدن این پروژه به ما کمک کردند، سپاسگزاری میکنم).
جدایِ این دو پرونده، در شمارهی اخیرِ مجله، مسعود منصوری مقالهای با عنوانِ کارکشتهها(ی بَزک کردن)، به قلمِ استفان دُلُرم، سردبیر کایه دو سینما را، ترجمه کرده که در آن نویسنده با نگاهی انتقادی به چند فیلم و فیلمساز سالهای اخیر میپردازد. من هم، مقالهای دربارهی فیلم جدید ترنس مَلیک، به سویِ شگفتی،
نوشتهام.
در پایان، خواندنِ مقاله-مصاحبهی میعاد عبدالباقی با پرویز شهدی، به بهانهی چاپِ دو رمانِ تازه از آلن رُبگرییه، که در این شمارهی مجله به چاپ رسیده را، به شما پیشنهاد میکنم.
در پایان، خواندنِ مقاله-مصاحبهی میعاد عبدالباقی با پرویز شهدی، به بهانهی چاپِ دو رمانِ تازه از آلن رُبگرییه، که در این شمارهی مجله به چاپ رسیده را، به شما پیشنهاد میکنم.
۴ نظر:
محمدرضا:
بزرگی بابک عزیز، بزرگ. ممنون از اعتمادت
تبریک فراوان و دست مریزاد بابک جان. آرزومند تداوم.
به محمدرضا:
خیلی ممنون محمدرضایِ عزیز. لطف داری. بابتِ آن ترجمهی خواندنی ازت ممنونم.
به مسعود:
ارادتِ بیحد مسعود جان. و ممنون از تمام کمکها و ترجمههایی که انجام دادی.
ارسال یک نظر